سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 


هرکس که در آسمان و زمین است ـ حتی ماهیان دریا ـ برای جویای دانش آمرزش می طلبند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

اولین شهید انقلاب

شهید یونس حسینی رودباری

شهید سید یونس حسینی آغوزبنی معروف به رودباری اولین شهید انقلاب اسلامی ایران است که در یورش دوم فروردین 1342 مزدوران ساواک شاه به مدرسه فیضیه زخمی و روز بعد از آن در روستای آغوزبن به شهادت رسید.

سخن امام خمینی (ره) در باره شهید حسینی :

من سید یونس حسینی رودباری را از فرزندم بیشتر دوست داشتم

بقیه در ادامه مطلب...


این گـریه بـرای مـن اسـت کـه بهترین عزیزم را از دست دادم

حجت الاسلام قدسی امام جمعه سابق کلاچای و از یاران شهید سید یونس حسینی رودباری در روایتی می گوید: پس از شهادت سید (شهید رودباری)، خانواده او با هماهنگی با دفتر امام خمینی(ره) به محضر امام شرفیاب میشوند، امام پس از عرض تسلیت، تفقد و اظهار همدردی چون پدر شهید سید یونس را در حال گریه مشاهده میکند به ایشان میفرماید: «این گریه، مال شما نیست.این گریه، برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم، من سید یونس رودباری را از فرزندم بیشتر دوست داشتم.»

پس از این ملاقات بود که امام خمینی(ره) در اطلاعیه چهلمین روز درگذشت حوزه علمیه قم در تاریخ 12اردیبهشت1342 چنین بیانیه دادند: «دیروز پدر قد خمیده مرحوم سید یونس رودباری که آثار عظمت مصیبت چهرهاش را درهم شکسته بود به ملاقات من آمد به چه زبانی میشود مادرهای فرزند مرده و پدرهای قد خمیده را تسلیت داد.» حجت الاسلام قدسی میگوید: با اجازه امام به همراه تعدادی از طلبه ها با اجازه امام وارد روستای آغوزبن رودبار شدیم، طلبه ها وقتی وارد روستا میشدند نعلین از پا درآورده و عمامه ها را به صورت شال به گردن بسته، به اقامه اذان میپردازند به گونه ای که فضای بسیار حزن انگیز برپا میکنند و در این گردهمایی فاجعه خونین فیضیه را به گوش مردم میرسانند و خیانتهای رژیم شاه را افشا میکنند.

سید یونس رودباری در یازدهمین روز از مهرماه سال 1311هجری شمسی در خانواده میرمحمد علی حسینی (روحانی کشاورز رودباری) متولد شد. 
سید یونس نوجوانی دوازده ساله بود که در مکتب خانه زادگاهش زیر نظر میرزا بلال طالقانی به فرا گرفتن قرآن پرداخت، استعداد سرشار وی مورد توجه سید رحمان سیاهپوش قزوینی (منبرنشین روستای آغوزین) قرار گرفت و وی برای ادامه تحصیل با کمک مردم روستا راهی قزوین شد. دو سال در یکی از حوزههای علمیه قزوین به تحصیل علوم دینی همت گمارد پس از آن برای ادامه تحصیلات عازم مشهد مقدس شد تا در حوزه علمیه مشهد به ادامه تحصیلات بپردازد در این دوره با بالا گرفتن معرفت علمی و ایمان قلبی اش فعالیت سیاسی ایشان علیه نظام ستمشاهی شروع شد. گستره فعالیت سیاسی او باعث دستگیری وی توسط ساواک شد و مورد شکنجه قرار گرفت. 
وی اینبار کاملاً بهبود نیافته بود که اینبار با دستگیری مجدد به چابهار تبعید می شود پس از سه ماه اقامت اجباری به زادگاه خویش بازمیگردد و طولی نمیکشد که برای ادامه تحصیل به مدرسه فیضیه قم میرود و زیر نظر استادان بزرگی چون حضرت امام خمینی(ره) به مدت هفت سال به کسب مراتب معنوی و تحصیل علوم دینی میپردازد و در این مدت فعالانه به مبارزه علیه رژیم پهلوی برمیخیزد و در این راستا به مشهد و کازرون تبعید میشود.
مبارزات وی تا سال1342 و حمله کماندوهای شاه به فیضیه ادامه یافت و روز حمله گارد به فیضیه (ایام فاطمیه) با نیروهای گارد درگیر میشود و شدت جراحت وارده او به حدی بود که داماد و دایی اش او را برای درمان به قزوین انتقال میدهند و دکتر معالج او با دیدن جراحت تشخیص میدهد که دیگر کاری برای بهبود وی نمیتواند صورت دهد، لذا شهید بزرگوار توسط داماد و دایی اش به اصرار و به بهانه بسیار مادرش راهی روستای آغوین می کنند از مراجعت او به زادگاهش تنها 24ساعت میگذرد که صدمات وارده او را از پای درآورده و در 2فروردین1342 به شهادت می رسد و وی را در گلزار امامزاده حسین آغوزین(رودبار) دفن میکنند.

شهید سید یونس از نظر قداست و اخلاق اسلامی زبانزد عام و خاص بود

سید امجد حسینی برادر این شهید درباره خصوصیات اخلاقی آن شهید بزرگوار میگوید: یونس از شاگردان برجسته امام خمینی(ره) و اهل فضل و ادب بود، در زمینه دعا، روایات و حفظ قرآن کریم اهتمام می ورزید، از نظر قداست، پرهیزکاری و توجه به اخلاق اسلامی در بین دوستان، فامیلها و همسن و سالهای خود زبانزد عام و خاص بود. حسینی، در خصوص نحوه مبارزات سیاسی آن شهید بزرگوار میگوید: شهید سید یونس حسینی در اوایل نوجوانی برای تحصیل به قم میرود و از همان جا با مبارزات سیاسی آشنا میشود اما به لحاظ دوری از خانواده و جو متشنج و آکنده از اختناق قم در آن ایام تمایلی نداشت خانواده اش از نحوه مبارزه او اطلاع یابند، چون بر این باور بود که اگر ساواک از خانواده وی خبری دریافت کنند آنها را مورد ضرب و جرح قرار میدهند لذا ما در جریان مبارزات او در گروههای خاص نبودیم و از گردهمایی مبارزه طلبانه خود به جلسات عادی سخن میگفت.علاوه بر آن به دلیل اینکه در آن زمان جو خفقان سیاسی به روستاها نیز کشیده شده بود، والدین ما به وی اصرار میکردند که دست از مبارزات بردارد تا آبروی روستا و خانواده را حفظ کند، اما ایشان به همین دلیل از ذکر مبارزات و مکانهای آن به خانواده امتناع میکرد.

منبع: وبلاگ شهید سید یونس رودباری



کلمات کلیدی :: شهید، اولین شهید انقلاب، شهید طلبه
:: تعداد بازدید :
نویسنده : راوی
تاریخ : 91/10/3:: 1:55 عصر