[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]

اربعین حسینی

اربعین

اربعین آمد و زهراست عـزادار حـسین

دل غمین زینب کبراست عزادار حسین

کاروان اسرا می رســـد از شــــــام بلا

کربلا کعبه ی دلهاست عـــزادار حسین

کاروانی که چهل منزلش آزار رسید

رنج ها بر سر هر کوچه و بازار رسید

غم به همراهیشان از در و دیوار رسید

باشد این قافله پیداست عزادار حسین

آمده قافله غم سر قبر شهدا

تا دهد شرح اسیری عزیزان خدا

شمع قبر شهدا تا که شود اشک عزا

شاهد حادثه تنهاست عزادار حسین

بر سر قبر حسین آمده با عشق و امید

عمه و مادر و هم خواهر و هم دخت شهید

رفته با موی سیاه آمده با موی سپید

روضه خوانی که سراپاست عزادار حسین

آنکه پرخون تن صد چاک برادر دیده

چند گلبوسه از آن حنجر بی سر چیده

زیر گل بنگرد اکنون که گلش خوابیده

گوید ای همسفر اینجاست عزادار حسین

.:التماس دعا:.



کلمات کلیدی ::
:: تعداد بازدید :
نویسنده : راوی
تاریخ : 91/10/13:: 6:0 عصر