سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 


[ و فرمود : ] اگر بدین شمشیرم بر بینى مرد با ایمان زنم که مرا دشمن گیرد ، نگیرد ، و اگر همه جهان را بر منافق ریزم تا مرا دوست دارد ، نپذیرد ، و این از آن است که قضا جارى گشت و بر زبان پیامبر امّى گذشت که فرمود : اى على مؤمن تو را دشمن نگیرد و منافق دوستى تو نپذیرد . [نهج البلاغه]

بخوانیم و حواسمان را جمع کنیم

برادر مهندس «صدر الله فنی» بالای یکی از کیسه های کمک های مردمی ایستاده و نان خشک می خورد.

شهید صدر الله فنی

شهید صدر الله فنی در سال 1334 در بهبهان متولد شد ، او در تاریخ 25 دی ماه 1366 در مسئولیت فرمانده قرار گاه سپاه شانزدهم رمضان به شهادت رسید ، در اینجا خاطره ای کوتاه اما تاثیرگذار از این سردار شهید عزیزخواهید خواند ، آنان که دستی در سفره بیت المال دارند و داعیه خدمت به اسلام بخوانند و حواسشان را جمع کنند.

بعد از تمام شدن وقت نهار، از جلوی تدارکات سپاه شوش رد می شدم که دیدم برادر صدر الله فنی بالای یکی از کیسه های کمک های مردمی که نان خشک داخلش بود ایستاده و نان خشک می خورد ، ظرف آبی هم کنار دستش بود که گاهی با آن لب تر می کرد از دیدن این منظره منقلب شدم و رفتم خدمتشان گفتم:‌برادر فنی ! غذا که هست. اگه بگید ، بچه ها میارن خدمتتون.

جواب داد : ممنونم. خدا خیرت بده . شما دعاکن خدا بابت همین چهار تیکه نون خشک از من بگذره ، چون من کاری واسه اسلام انجام ندادم./



کلمات کلیدی :: شهید، رمضان
:: تعداد بازدید :
نویسنده : راوی
تاریخ : 92/5/10:: 2:3 عصر
رمضان و رزمندگان

رمضان و رزمندگان

در آن عملیات بسیاری از عزیزان به وصال حضرت حق پیوستند در حالی که روزه دار بودند و لب‌هایشان خشکیده بود. اما به عشق اباعبدالله الحسین (ع) و عطش کربلا رفتند و به شهادت رسیدندسحری خوردن کنار آرپی‌جی و مسلسل، وضو با آب سرد و قنوت در دل شب توصیف ناشدنی است. ربّنای لحظات افطار از پایان یک روزه خبر می‌داد، ربّنایی که تمام وجود رزمندگان مملو از حقانیت آن بود. بچه‌ها با اشتیاق فراوان برای نماز مغرب و عشا وضو می‌گرفتند، ماشین توزیع غذا به همه چادرها سر می‌زد و افطاری را توزیع می‌کرد. سادگی و صمیمیت در سفره افطار ما موج می‌زد و ما خوشحال از اینکه خدا توفیق روزه گرفتن را به ما هدیه داده بود سر سفره می‌نشستیم و بعد از خواندن دعا با نان و خرما افطار می‌کردیم.دعای توسل و زیارت عاشورا هم در این روزها حال و هوای دیگری داشت. معـنویتــی که «السلام علیــک یــا اباعبدالله»، «زیارت عاشورا» یا «وجیه عندالله اشفع لنا عندالله» در توسل به سفره افطار و سحر ما هدیه می‌کرد، غیرقابل توصیف است و همین، بنیه معنوی و عدم غفلت از لحظات معنوی رزمندگان را از دیگران ممتاز کرده بود. نمی‌توانم این لحظات را برای شما بیان کنم، در لشکر 28 سنندج بودم و قرار بود بعد از یک هفته به خانه برگردم اما جاذبه این ماه مرا در کردستان ماندگار کرد. ماه رمضان بهترین و زیباترین خاطرات را برای ما در سنگرها به ارمغان می‌آورد.برکت دعا در کنار سنگرها، نماز روی زمین خاکی، سحری خوردن کنار آرپی‌جی و مسلسل، وضو با آب سرد، قنوت در دل شب، قیام روبروی آسمان بدون هیچ حجابی که تو را از دیدن وسعت‌ها بی نصیب کند، گریه بچه‌های عاشق در رکوع و همه چیز برای یک مهمانی خدا آماده بود. یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداریشان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

(راوی : حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر محمدی ، نماینده ولی فقیه در لشکر 42 قدر اراک)



کلمات کلیدی :: رمضان
:: تعداد بازدید :
نویسنده : راوی
تاریخ : 92/4/21:: 5:18 عصر