سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 


بارالها ! ترس از کیفر موعود را روزی ما گردان ...و ما را نزد خود، از توبه کارانی قرار ده که محبّتت را بر آنان مقرّر داشتی و بازگشتشان را به فرمانبری ات پذیرفتی، ای عادل ترین عادلان! [امام سجّاد علیه السلام]

سردار ایثارگر

شهید موسى عمویى

سردار ایثارگر

سال 1364 در «کوه قلقله» مستقر بودیم که به سردار شهید «عمویى» خبر دادند که خانواده‏ى ایشان از قائم‏شهر تماس گرفته و گفته حال دخترشان خوب نیست، ایشان خودشان را به قائم‏شهر برسانند؛ اما سردار عمویى هیچ توجهى نکرد تا این که چند بار دیگر نیز تماس گرفتند؛ لذا ایشان با اصرار رفقا راهى قائم‏شهر شد.

دو - سه روزى از رفتن شهید عمویى نگذشته بود که دوباره ایشان را در منطقه دیدم. خدمت ایشان رسیدم و گفتم: «شما چرا آمدید؟ مگر فرزندتان مریض نبود؟».

شهید عمویى مثل این که هیچ مصیبتى ندیده باشد گفت: «چرا، اتفاقا بیمارى شدیدى هم داشت و بر اثر همین بیمارى به رحمت خدا رفت». من که خیلى از شنیدن این خبر ناراحت شده بودم، دوباره گفتم: «فرزندتان از دنیا رفته و دوباره به جبهه آمدید؛ چرا در شهر نماندید تا چند روز بگذرد؟».

ایشان در جواب گفت: «خب فرزندم مریض بود و پیش خدا رفت، حالا چه علتى دارد که من از بچه‏ها دور باشم. من مسؤول این بچه‏هاى رزمنده هستم و باید در کنار آنها باشم و از آنها مواظبت کنم».

واقعا سردار شهید موسى عمویى، سردار ایثارگر و باگذشتى بود که به خاطر رزمندگان، از خود و خانواده‏اش مى‏گذشت.



کلمات کلیدی :: شهید
:: تعداد بازدید :
نویسنده : راوی
تاریخ : 91/9/20:: 9:4 عصر